تاریخ معاصر، و علیالخصوص نیم قرن اخیرِ ایران را میتوان در سرگذشت متولدین دهههای 30 و 40 مشاهده کرد. انسانهایی که مبارزات اصلاحی امام خمینی(ره) تا انقلاب 57 را تجربه کرده و در آن سهیم بودهاند و سپس گرفتار اختناقات داخلی و جنگ شدهاند. با این همه آنها پا پس نکشده بلکه همگی آبدیدهتر شده، به یک همدلی و اتّحاد روحی دست یافتهاند که این روحیه را به فرزندان و نسلهای بعد از خود انتقال دادهاند.
سردار سلیمانی و امثال او از آن جوانانی هستند که بعد از اتمام جنگ کار را تمام شده ندانسته، در لباس نظام، به خدمت و حفظ امنیّتِ میهن ادامه دادند تا نسلهای آینده بدور از چنگال استکبار و استعمار با آسودگی بیشتری زندگی کنند. این جوانان دیروز در مسیر مبارزه با استعمار جهانی به تجربیات ارزندهای دست یافتند که به مذاق دولتهایی که داعیهی حکومت بر جهان را دارند، خوش نمیآید. پس وقتی کسی چون سردار سلیمانی به درجهای میرسد که تمام ترفندهای دشمن را میشناسد و به آنها رودست میزند، کوته فکران غربی تنها گزینهای که در مقابل خود میبینند، گزینهی ترور و شهادت است. غافل از اینکه هر استادی شاگردانی دارد که حتّی فوت کوزهگری را نیز از استاد آموختهاند و همچون استاد پیچش مو را میبینند.
تشعییع جنازهی میلیونیِ شهید سلیمانی حرفهای بسیاری در خود داشت، و آن همدلی و همروحی نشانههای خود را نمایان کرد. دشمنان و وطنفروشانی که با تحریمها و رسانههای خود همیشه در پی دلسرد کردنِ مردم مسلمان ایران از نظام اسلامی خود هستند، نظارهگر ضربالمثل معروف مشت نمونهی خروار بودند، به این معنا که سردار سلیمانی فرزند ما، برادرما و تکّهای از وجود خود ما بود که به شهادت رسید؛ و ما با مرگ و شهادت غریبه نیستیم و هر جا لازم باشد، همه همراهِ فرماندهان شجاع و باتدبیر خود هستیم و از مرگ نمیهراسیم.
ایران اسلامی رقیبی است که اگر یک سلیمانی را ترور کنند، صد سلیمانی نمایان میشود، و ترورِ نوابغ آن باعث عقب افتادگیاش نمیشود؛ بلکه آن همدلی و همروحی، آتشی در دل مردم برمیانگیزد که آنها را در مسیر خود ثابت قدمتر کرده و شوق شهادت را در وجودشان شعلهور میکند.
تنها راهی که دشمنان در مقابل ایران اسلامی دارند، این است که بدور از هر نیرنگی منطقهی خاورمیانه را ترک کنند و اجازه دهند کشورهای منطقه با حسن همجواری، در آن زندگی کنند و با کشورهای جهان روابط عادّی خود را داشته باشند. و وطنفروشان بدانند که در وطنفروشی چیزی جز انزجار و تنفّر هممیهنان وجود ندارد.